۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

تکرار تجربیات ناموفق در زمینه سازماندهی و کار مشترک توسط جمعی از جوانان


تکرار تجربیات ناموفق در زمینه سازماندهی و کار مشترک , اینبار توسط جمعی از جوانان پرشور چپ , دورباطلی است که همچنان ادامه دارد. علت نگارش این مطلب , بیانیه ای است که از طرف 3 نشریه چپ ( پروسه, خیابان , بذر ) منتشر شده است که در آن به تشکیل“ شورایِ دانشجویان و جوانانِ چپِ ایران پرداخته و اعلام موجودیت کرده اند. استفاده از کلمه شورا در دو شکل متفاوت کاربرد دارد.
1- تاکید بر روابط شورائی بین یک جمع یا یک گروه رهبری که در بالای یک حزب یا جامعه قرار دارند که در بهترین حالت بدنبال ایجاد حزب انقلابیون حرفه ای لنین یا بدنبال ایجاد سازمانی هستند که موتور کوچک (سازمان پیشرو) بتواند موتور بزرگ (جامعه)را به حرکت در بیاورد تا این هسته کوچک رهبری در جهت ساختن حزب نوین طبقه کارگر حرکت کند و با اعلام حاکمیت حزب بر طبقه کارگر و تسلط برجامعه بتوانند تاریخ گذشته دولتهای کمونیستی را به نوعی تکرار کنند 
2 - شکل گیری شورا های گوناگون خود سازمانده و به خود متکی که در روند مبارزه شکل می گیرند که مستقل از احزاب و دولتها با روابط شورائی در یک شکل افقی و بدون رهبران نخبه یا الیت مورد نظر است که افق نگاه آنان امید به بودن جنبش های سیاسی و اجتماعی مختلف در سطح و بطن جامعه است.
در مورد روند شکل گیری یک تشکل جدید تا کنون به 2 شکل عمل می شده است. 
1- مانند رفقای شورای مذکور که پس از بحث و گفتگو بین یک جمع مشخص و به توافق رسیدن آنان اعلام بیرونی می شود و طی یک بیانیه پس از اعلام موجودیت تشکل جدید از سایر نیرو ها می خواهند که به جمع آنها بپیوندند.
در این شکل طبیعتا کار با سرعت بیشتری پیش می رود اما معمولا تعداد کمی برای پیوستن به تشکل جدید راغب خواهند بود و شکل توده ای و جنبشی خود را ندارد و نخواهد یافت و به راحتی به یک تشکلی که خودشان در روند شکل گیری و مباحث آن نبوده اند طبیعتا مایل به پیوستن به آن نخواهند بود و اگر افراد حزبی در این تشکل جدید حضور داشته باشند تازه کار پیوستن افراد جدید به آن را مشکلتر می کند چراکه هر حزبی به راحتی با احزاب دیگر کار مشترک نخواهند کرد و از طرفی دیگر منفردین مستقل نیز با احزاب کار مشترک نمی کنند ولی منفردینی که سمپات احزاب هستند در حرکت مشترک با حزب مورد علاقه مشکلی نخواهند داشت ولی با بعضی از احزاب مرزبندی جدی دارند . 
شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران به لحاظ اینکه مشخصا با نام گرایش سیاسی و اجتماعی خود یعنی چپ بودن حرکت می کنند از یک سو بسیار مثبت است و آن هم در زمانی که گرایش به راست در جنبش بیشتر است و از سوی دیگرآنکه در شرایطی که سرخوردگی و بی اعتنائی سیاسی بر جنبش حاکم شده است شما پرجم مبارزه با سرمایه داری و ارتجاع را با نام چپ افراشته اید.

اما اشکالی که دارد این است که رفقا به جای تمامی دانشجویان و جوانان چپ ایران اعلام شورا کرده اند در حالی که فقط جمعی از دانشجویان و جوانان چپ ایران در این شورا شرکت دارند و نماینده همه دانشجویان و جوانان نیز نیستند و در واقع ظرف با محتوا همخوانی ندارد و نام تشکل نیز بر واقعیت اصلی این تشکل دلالت ندارد و صداقت انقلابی حکم می کند که واقعیت های تشکیلاتی را  آنگونه که هستند بیان کنیم.


2- قبل از تشکیل گروه جدید و آغاز مباحث وحدت , اعلام بیرونی می شود تا سایر علاقه مندان نیز از همان ابتدا در روند شکل گیری و آغاز مباحث در ایجاد تشکل جدید شرکت داشته باشند تا امکان پیوستن را نیز برای دیگران با شرایط برابرفراهم کرده باشند. در این شکل از کار تعداد بیشتری امکان پیوستن به تشکل جدید را پیدا می کنند ولی زمان بیشتری را می برد تا همه به توافق کامل رسیده و تشکل جدید را شکل دهند.


نظام جلالی 29.06.2011

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

خطر حمله فاشیستها به کمپ میدان رودولف


امشب خطر حمله فاشیستها به کمپ میدان رودولف در کلن آلمان وجود دارد. تا ساعت 24.30 امشب چهارشنبه اوضاع آرام بود ولی این خطر همچنان وجود دارد. طبق خبر های رسیده فاشیستها در فیس بوک با ایجاد چند صفحه اعلام کرده اند که امشب به کمپ میدان رودولف حمله خواهند کرد. البته اگر این حمله امشب صورت نگیرد به معنای آن نیست که این خطر در شب های دیگر نیز وجود نخواهد داشت.
قرار است روز شنبه یک تظاهرات حمایتی ساعت 14.00 روز شنبه از جلوی ایستگاه قطار مرکزی در مقابل کلیسای بزرگ کلن شروع شود وبه میدان رودولف ختم شود.
دراعلام همبستگی و ادامه حرکتها و اشغال میدان ها که از خاورمیانه آغاز شد وبه اسپانیا , یونان و فرانسه و... کشید 
از تاریخ 19.06.2011 چندین نفر از جوانان و فعالین متعرض به سیاستهای ریاضت طلبانه دولت سرمایه داری حاکم , اقدام به ایجاد کمپ میدان رودولف و حضور شبانه روزی در آنجا کرده اند که این حرکت همچنان ادامه دارد.
با توجه به حرکت صورت گرفته و حضور جوانان در میدان رودولف , طبیعی است که اکنون فرصت بسیار مناسبی برای حضور تمامی معترضین و معتقد به چنین حرکتهایی می باشد.
حضور ما در میدان رودولف همبستگی با متحصنین در یونان، اسپانیا و فرانسه است و هم اعتراض به سرکوبهایی که از سوی دولتهای مزبور در طی چند هفته گذشته صورت گرفته است.
ما در همان جا با بحث و گفتگو ها برای آکسیونهایی که ضد استثمار است تصمیم می گیریم و بر ضد آنها مبارزه می کنیم
این حرکت مردمی از گرایشات ضد اتوریته، ضد اقتدار، ضد سلطه وضد سرمایه داری و به شکل افقی از پایین در حال شکل گیری است و  به هیچ  حزب خاصی وابستگی ندارد.
در صورت پیوستن به این حرکت اعتراضی به اشکال زیر میتوان از این حرکت حمایت کرد.

  1. حضور خودتان در میدان و بردن وسایل لازم برای خواب جهت اقامت درازمدت
  2.  در اختیار گذاشتن وسایل لازم همچون چادر , کیسه خواب و.... به متحصنین در صورت نیازآنان
  3. حضور چند ساعته در میدان در طول روز
  4. بردن مواد غذایی و آب جهت حمایت از متحصنین در میدان.
  5. حضور کوتاه مدت صرفا" جهت اعلام حمایت از متحصنین.
  6. بازتاب دادن خبر تحصن در رسانه های مختلف و پوشش خبری آن
  7. اعلام خبر ازطرق گوناگون به دوستان و رفقا ( ایمیل , فیس بوک , تلفن , تویتر,  فریند فید , وبلاگ و...)  
  8. و به هر طریقی که می توانید به متحصنین اعلام کنید که تنها نیستند.
9- از بردن شمع, موزیک, پلاکارد, لگن پلاستیکی برای شستن ,زیرانداز, میز ,صندلی , پتو, نیمکت و ایده های جدید استقبال می کنند
Rudolfplatz in Köln

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

سئوالاتی از فعالین سیاسی مدافع وجود زندان در جامعه

سئوالاتی که فعالین سیاسی مدافع زندان بایستی در مقابل جامعه انسانی و افکار عمومی پاسخگو باشند از جمله آنکه : 
1-چرا فقط  فعالیت سیاسی نباید جرم محسوب شود و نمی بایست منتهی به اعدام و زندان گردد اما  جرائمی که عامل آن فقر جنسی , اقتصادی , فرهنگی و... است باید منتهی به زندان گردد ? 
2- در فضای آزاد زندگی کردن حق حیوانات و انسانها است پس چرا حق آزاد ی را از انسانهایی که در زندان دولتها هستند و حق آزاد بودن را که از آنهاسلب می کنند , از آن دفاع می کنید ?
3- چرا زندانی که ابزار سرکوب دولتها بر علیه مردم و به انقیاد کشیدن جامعه می باشد را به رسمیت می شناسید? 
4- آیا خون و زندگی فعالین سیاسی از سایر مردم غیر سیاسی رنگین تر و مهمتر است ?
5-آیا بهتر نیست که  به جای زندان از آلترناتیو شیوه های اجباری آموزش دانشگاهی برای مجرمین کم سواد و بررسی و حل مشکلات زندانیان و...استفاده کنند ?
6- چرا نباید سرنوشت انسانهایی که در زندان هستند و خانواده آنها برایتان مهم باشد?
7- آیا شما که سرنوشت انسانهایی که در زندان دولتها هستند برایتان مهم نیست چگونه می تواند سرنوشت حیوانات و محیط زیست برایتان مهم باشد ?
8- آیا نباید به حس مالکیت افراد سیاسی بر جان و مال و سرنوشت مردم پایان داد?
9- آیا نباید بر گفتار و رفتار افراد سیاسی برای  اینکه سلب آزاد بودن را از مردم با زندان می گیرند و حق خود می دانند پایان دهیم و بیش از این خود را وکیل و وصی مردم ندانند?
10- آیا نباید ازهر گونه اعمال خشونت فردی و جمعی و استفاده ازابزار سرکوب جمعی از جانب هر فردی بر علیه افراد و جامعه جلوگیری کرد?
11- آیا نباید تشکلهای داوطلبانه شهروندی بر مراکز موجود قدرت ( در صورت وجود دولت ) و بر عملکرد آنان نظارت داشته باشند?
12-آیا بهتر نیست از تمرکز قدرت در دستان سیاستمداران و دولتمندان جلوگیری نموده و در صورت وجود دولت,  قوه سه گانه را از هم مسقل نمود?
13- آیا بهتر نیست از همان ابتدا زمینه های عینی و عملی دخالت شهروندان را در قانون گذاری و اداره جامعه فراهم کنیم ?
14- کسانی که از اعدام و زندان دفاع می کنند آیا در جنایات صورت گرفته دولتمندان به نوعی شریک نیستند?
15- آیا دفاع فعالین سیاسی از نبود زندان برای خودشان به معنی آن نیست که صرفا به فکر منافع خود هستند و نسبت به مشکلات مردم در جامعه بی تفاوت هستند? آیا از نگاه الیت گرایانه آنان ناشی می شود و خود را تافته جدا بافته از مردم عادی جامعه می دانند? 
16- آیا فعالین سیاسی نباید پاسخگو معضلات اجتماعی باشند و برای آن راه حل انسانی ارائه بدهند? آیا وجود زندان خود هم یک معضل اجتماعی و هم نشانی از وجود دیگر معضلات اجتماعی نیست ?
17- آیا حل معضل زندان با توجه به آسیبی که به جامعه می زند از وظایف فعالین سیاسی نیز نیست ?
18- چرا نسبت به وجود کودکان خردسال که همراه با مادرانشان در زندان بسر می برند بی تفاوت هستید?
19- چگونه تضمین می کنید که با زندانیان رفتار غیر انسانی صورت نگیرد?
20- چگونه تضمین می کنید که به زندانیان تجاوز نشود?
21- آیا بر تاثیرات مخرب و لطماتی که زندان بر افراد و پیکر جامعه وارد می کند آگاه هستید?
22- آیا زندانیان در زندان دچار بیماریهای جسمی و روحی نمی شوند ? آیا برای شما فرقی نمی کند و نسبت به آن بی تفاوت هستید ?
23- آیا زندان به معنی انتقام دولت از زندانی نیست?
24- برمبنای چه سنجشهائی می توان مجرم را عادلانه تنبیه کرد و چه کسی براستی از میان انسانها چنین صلاحیتی را دارد؟

نه قفس برای حیوانات و نه زندان برای انسانها, خواست آزادی همه زندانیان را فریاد کنیم

نظام جلالی 26.06.2011

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

خدای کعبه , شریک بودن در قتل انسانها به شیوه گردن زدن با شمشیر را انکار کرد

خدای کعبه در پی انتشار یک بیانیه شریک بودن در قتل انسانها با شمشیر در عربستان را شدیدا رد کرده و تقصیر این عمل انحرافی و ترویج آن در اسلام را به علی ابن ابیطالب و شمشیر ذوالفقار ایشان نسبت می دهد. خدای کعبه طی این بیانیه از عموم مسلمین جهان تقاضا کرده است که همچنان به مراسم مذهبی در عربستان ادامه دهید و به فکر پولهایی که به جیب خاندان (گردن زن با شمشیر) شاه فهد می رود نباشید و همانا در هر شرایطی عبادت و زیارت خانه خدای رحمان و رحیم خود را ( که همانا ستمکاران را  می بخشد ) فراموش نکنید و گردن زدن در اسلام جدید نیست و به آن اهمیت ندهید و همانا خداوند رحمان و رحیم خاندان قاتل فهد را می بخشد و این علی است که این سنت انحرافی را در اسلام ترویج داده است ولی خداوند می داند که هدف علی و خاندان فهد همانا ترویج اسلام بوده است. 
خداوند در این بیانیه خود همچنین نوشته است : 
همانطور که می دانید اصلا مهم نیست که چه بلائی سر این جسم خاکی شما می آید. اصلا مهم نیست که چگونه می میرید بلکه مهم آن است که بعد از مرگ هر انسانی وارد زندگی جاودانه می شود و تازه زندگی آغاز می شود. خداوند انسانها را فقط برای آنکه آزمایش کند به این جهان آورده است چراکه تا انسانها به این دنیا نیایند خداوند نمی تواند بفهمد که این انسان گناهکار است یا نه ? آنان که از بچه دار شدن جلوگیری می کنند دشمنان خدایند چراکه دیگر خداوند نمی تواند آنها را آزمایش کند.

پیامبر طنز نویس
فرستاده خداوند رحمان و رحیم خانه کعبه که پیامبر 124001 می باشد.


در عربستان گردن زنی را باشمشير زده و سر بريده را با هليکوپتر برای عبرت ديگران به نمايش گذاشتند+فیلم

۱۳۹۰ تیر ۱, چهارشنبه

فتیله ها

الف- فتیله باروتی
مواد لازم:
١- باروت سیاه
٢¬- روکش نسوز سیم به قطر ۵میلی‌متر (از فروشگاه لوازم الکتریکی می‌توان تهیه کرد)
٣- چسب سریش
برای ساختن این فتیله، ابتدا یک سر روکش نسوز سیم را با یک تکه چوب کاملا مسدود می‌کنید، سپس مقداری باروت سیاه را داخل روکش می‌ریزیم و با یک مفتول فلزی باروت را خوب فشرده می‌کنیم. این عمل را ادامه داده تا داخل روکش کاملا پر شود. باید توجه کرد که باروت داخل روکش باید کاملا فشرده باشد. در پایان سر هر دو طرف روکش را با مخلوط سریش و باروت سیاه پوشانده، بگذارید خشک شود، پس از آن فتیله آماده استفاده است. در صورتیکه فتیله خوب ساخته شود تا عمق ١٠متری زیر آب عمل می‌کند.
ب- فتیله دکسترین
مواد لازم:

١- باروت سیاه
٢- آرد گندم
٣- آب
۴- نخ کاملا پنبه‌ای
برای ساختن این فتیله ابتدا باید دکسترین (یکی از ئیدراتهای کربون ، که فرمول کلی آن مانند نشاسته است ولی مولکول آن کوچکتر و درهم پیچیدگی آن کمتر است . دکسترینها از «چندقنده ها» هستند، و محصول متوسط ئیدرولیز نشاسته می باشند. دکسترین تجارتی معروف به صمغ بریتانیایی  گردی است بی بو و بی رنگ یا مایل به زردی ، که مخلوطش با آب ، خمیر چسبنده ای تشکیل میدهد و بعنوان چسب زدن تمبر پست بکار میرود.) را تهیه کرد. برای این کار در سینی فر یک ورق آلومینیوم پهن کرده، روی آن آرد گندم به قطر ١ تا ٢ سانتی‌متر می‌ریزیم. سپس سینی را در فر می‌گذاریم، مدت زمان لازم دو ساعت می‌باشد.(درجه فر باید ١۵٠ تا ٢٠٠ باشد)باید توجه داشته باشید، که تهیه دکسترین همراه با بوی بسیار بدی خواهد بود.
هنگامی که دکسترین آماده شد، ١٠ گرم باروت را با ١ گرم دکسترین مخلوط می‌کنیم.(البته می‌توان نسبت‌ها را چند برابر کرد)
سپس به مخلوط مقداری آب اضافه می‌کنیم، که شبیه خمیر بشود. سپس نخ را در خمیر میچرخانیم تا خوب، تمام‌اش آغشته شود، و در پایان نخ را آویزان می‌کنیم تا خشک شود. پس از خشک شدن فتیله آماده است.

نارنجک اکلیسرنج


برای ساختن این نارنجک به مواد زیر نیاز می‌باشد:
١- نوار چسب برق (از نوار چسب معمولی استفاده نشود، زیرا ممکن است نارنجک سریعتر منفجر شود)
٢- نایلون(کیسه فریزر) اگر چه از هر نایلونی می‌توان استفاده کرد ولی ترجیحا از کیسه فریزر استفاده کنید.
٣- پودر آلومینیوم
۴- اکسید سرب (ماده نارنجی رنگی است. هنگام استفاده مواظب باشید که روی لباس و یا فرش ریخته نشود، چون رنگ آن به راحتی پاک نمی‌شود)
۵- سنگ. اندازه این سنگ‌ها، به اندازه نارنجک شما بستگی دارد. بطور مثال اگر نارنجک به اندازه گردو باشد، سنگ‌هائی به اندازه نخود خوب است. اگر نارنجک بزرگتری می‌خواهد درست بکنید می‌توان از سنگ‌های بزرگتری استفاده کرد. سنگ‌ها باید بدون خاک و خرد شده یعنی با لبه‌های تیز باشد.
نحوه ساخت:
ابتدا یک ظرف برداشته (می‌توان از شیشه مربا یا کاسه پلاستیکی استفاده کرد. مهم این است که ظرف فلزی نباشد)، بیشتر اکسید سرب را داخل آن بریزید، سپس پودر آلومینیوم را یک قاشق، یک قاشق (در اینجا نیز از قاشق فلزی استفاده نکنید) به آن اضافه کرده و به هم می‌زنید تا کاملا مخلوط شود. حالا به اندازه یک قاشق از مخلوط را برداشته و با آن دو تا نارنجک (تمرینی) درست می‌کنیم. سه حالت ممکن است پیش بیاید:
١- منفجر نمی‌شود. در یان حالت به این معنی است که پودر آلومینیوم کم است، یک قاشق دیگر به مخلوط اولیه اضافه کرده دوباره امتحان کنید.
٢- هر دو یا یکی از آنها آتش می‌گیرد(می‌سوزد). به این معنی است که پودر آلومینیوم زیاد است، باید کمی اکسید سرب اضافه کنیم.
٣- نارنجک می‌ترکد. به این معنی است که ماده آماده می‌باشد.
فراموش نکنید که همیشه مقداری از هر دو ماده را اضافه نگه‌دارید تا اگر مخلوط اولیه خراب شده باشد، بتوانید به آن اضافه کنید تا مخلوط قابل انفجار بدست آید.
مهم: همیشه اول اکسید سرب بریزید، سپس پودر آلومینیوم. پودر آلومینیوم سمی است و آتش می‌گیرد.
روش ساخت نهائی:
پس از اینکه مخلوط مناسب را بدست آوردید، یک تکه نایلون، کمی بزرگتر از کف دست را بریده و چند سنگ وسط آن بگذارید. یک قاشق از مواد را روی سنگ‌ها می‌ریزیم. سپس نایلون را جمع می‌کنیم، بشکلی که لای سنگ‌‌ها کاملا با مواد پر شده باشد و هوا درون نایلون نباشد. سپس با نوار چسب (نوار چسب برق) دور تا دور نارنجک را کاملا به چسب می‌پوشانید. در این مرحله باید توجه کنید که نوار چسب باید محکم(بشکلی که کمی کش بیاید) دور نارنجک پیچیده شود(البته نباید آنقدر محکم باشد که نارنجک در دست منفجر شود) هر چه چسب بیشتر باشد بهتر است (البته نه برای نارنجک‌های کوچک، چون در آنصورت اصلا منفجر نمی‌شود) چون صدای انفجاری بیشتر خواهد بود، و همچنین در جیبتان منفجر نمی‌شود.
نکته مهم: ساخت این نارنجک می‌تواند خطرناک باشد، در صورتیکه آشنائی با مواد را ندارید از درست کردن آن خودداری کنید.

اسپری اشک‌آور


اسپری اشک‌آور یا اسپری فلفل، یک سلاح موثر برای زمین‌گیر کردن نیروی دشمن می‌باشد. این اسپری انواع گوناگونی دارد، از دست‌ساز تا نظامی، ولی اساس کار همه آنها یکسان است: پاشیده شدن به صورت دشمن و ایجاد سوزش و خارش شدید و کور کردن موقتی یا دائمی، همراه با شک شدید در سیستم عصبی و در نهایت زمین‌گیر شدن نیروی دشمن.
اسپری فلفل در بازار سیاه قابل دسترسی می‌باشد، ولی در زیر تهیه دو روش برای ساخت آن نوشته می‌شود.
روش اول:
مواد و وسائل لازم
١- پودر فلفل قرمز
٢- پودر فلفل سیاه
٣- الکل سفید
۴- روغن سفید(روغن بچه یا روغن مینرال)
۵- دو عدد لیوان یا ظرف مشابه
۶- قاشق یا همزن
٧- کاغذ صافی آزمایشگاهی و یا دستمال کاغذی ضخیم
٨- ظرف کوچک اسپری (مثل اسپری عطر یا اسپری‌های دیگر)
برای تهیه مخلوط به این ترتیب عمل کنید:
١- دو قاشق پودر فلفل قرمز و نصف قاشق پودر فلفل سیاه را با هم مخلوط کرده و در لیوان یا ظرف مناسبی بریزید. سپس الکل را به آن اضافه کنید تا حدود یک سانتی‌متر بالاتر از مخلوط را به پوشاند. سپس آن را به مدت ١٠ دقیقه با یک قاشق کوچک یا همزن، هم‌بزنید تا مخلوط کاملا یکدست شود.
٢- پس از آن روغن سفید را به مخلوط فوق اضافه کنید، بطوریکه به اندازه نصف سانتی‌متر مخلوط را بپوشاند، نزدیک به دو دقیقه این مخلوط را هم بزنید.
٣- مخلوط به دست آمده را با استفاده از یک کاغذ صافی آزمایشگاهی و یا یک تکه دستمال کاغذی ضخیم، در یک ظرف دیگر فیلتر کنید(اصطلاحا از صافی بگذرانید). بطوریکه مایع خالصی بدست آید و دیگر تفاله نداشته باشد. در صورت نیاز این عمل را دوبار انجام بدهید.
۴- هم اکنون مایع اسپری آماده است، کافی‌ست آنرا داخل ظرف اسپری ریخته درب آنرا ببندید.
روش دوم
مواد و وسائل لازم:
١- پودر فلفل قرمز
٢- پودر فلفل سیاه
٣- آب
۴- مایکرویو یا شعله حرارت
۵- دو عدد لیوان یا ظرف نسوز مشابه
۶- قاشق یا همزن
٧- کاغذ صافی آزمایشگاهی و یا دستمال کاغذی ضخیم
٨- ظرف کوچک اسپری
برای ساخت اسپری به ترتیب زیر عمل کنید:
١- دو قاضق پودر فلفل قرمز و نصف قاشق پودر فلفل سیاه را با هم مخلوط کرده و در لیوان یا ظرف نسوز مشابه بریزید، سپس به آن آب اضافه کرده تا ظرف پر شود. هم اکنون به مدت ١٠ دقیقه با یک قاشق کوچک آن را هم بزنید.
٢- لیوان یا ظرف را با استفاده از مایکرویو یا شعله حرارت، حرارت دهید تا مخلوط به جوش آید.
٣- مخلوط را با استفاده از یک کاغذ صافی و یا دستمال کاغذی ضخیم، به داخل یک ظرف دیگر فیلتر کنید تا مایع خالصی به دست آید
۴- مایع اسپری آماده است. کافیست آنرا داخل ظرف اسپری ریخته و درب آنرا ببندید
نکته مهم: در هر دو روش ساخت، هر چه قدرت پاشیدن اسپری بیشتر و تیزتر باشد، شعاع عمل اسپری شما بیشتر شده، و از فاصله دورتری نسبت به هدف، قادر به استفاده از اسپری خواهید بود

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

به متحصنین میدان رودولف در کلن بپیوندیم

دراعلام همبستگی و ادامه حرکتها و اشغال میدان ها که از خاورمیانه آغاز شد وبه اسپانیا , یونان و فرانسه و... کشید , اکنون به متحصنین میدان رودولف در کلن بپیوندیم. 
از تاریخ 19.06.2011 تعدادی از جوانان و فعالین متعرض به سیاستهای ریاضت طلبانه دولت سرمایه داری حاکم , اقدام به اشغال میدان رودولف و حضور شبانه روزی در آنجا گرفتند که این حرکت همچنان ادامه دارد.
با توجه به حرکت صورت گرفته و حضور جوانان در میدان رودولف , طبیعی است که اکنون فرصت بسیار مناسبی برای حضور تمامی معترضین و معتقد به چنین حرکتهایی می باشد.
حضور ما در میدان رودولف همبستگی با متحصنین در یونان، اسپانیا و فرانسه است و هم اعتراض به سرکوبهایی که از سوی دولتهای مزبور در طی چند هفته گذشته صورت گرفته است.
ما در همان جا با بحث و گفتگو ها برای آکسیونهایی که ضد استثمار است تصمیم می گیریم و بر ضد آنها مبارزه می کنیم
 
این حرکت مردمی از گرایشات ضد اتوریته، ضد اقتدار، ضد سلطه وضد سرمایه داری و به شکل افقی از پایین در حال شکل گیری است و  به هیچ  حزب خاصی وابستگی ندارد.
در صورت پیوستن به این حرکت اعتراضی به اشکال زیر میتوان از این حرکت حمایت کرد.


  1. حضور خودتان در میدان و بردن وسایل لازم برای خواب جهت اقامت درازمدت
  2.  در اختیار گذاشتن وسایل لازم همچون چادر , کیسه خواب و.... به متحصنین در صورت نیازآنان
  3. حضور چند ساعته در میدان در طول روز
  4. بردن مواد غذایی و آب جهت حمایت از متحصنین در میدان.
  5. حضور کوتاه مدت صرفا" جهت اعلام حمایت از متحصنین.
  6. بازتاب دادن خبر تحصن در رسانه های مختلف و پوشش خبری آن
  7. اعلام خبر ازطرق گوناگون به دوستان و رفقا ( ایمیل , فیس بوک , تلفن , تویتر,  فریند فید , وبلاگ و...)  
  8. و به هر طریقی که می توانید به متحصنین اعلام کنید که تنها نیستند.
9- از بردن شمع, موزیک, پلاکارد, لگن پلاستیکی برای شستن ,زیرانداز, میز ,صندلی , پتو, نیمکت و ایده های جدید استقبال می کنند
Rudolfplatz in Köln

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

توصیه های بزرگترین طنز نویس احمق قرن به خودش

بابا جان چند بار بهت بگم سرت را تو هر سوراخی نکن , خطرناکه , از ما گفتن , تازه اصلا به تو چه مربوط , سر پیازی یا ته پیاز , طنز نویسی هم که بلد نیستی لااقل برو فقط نقدت را بنویس , تازه نونت نبود , آبت نبود , طنز نویسی واسه چی چیت بود ? اصلا به تو چه مربوط که میری به بزرگترین عوضی ها گیر می دی ? احمق جان یک دستمال یزدی بخر و بعدش برو کفش پادو ها و نوکرهای بزرگترین شخصیت های مذهبی و سیاسی تاریخ را واکس بزن , اینجوری نه تنها برای خودت دشمن درست نمی کنی بلکه کلی هم طرفدار پیدا می کنی ,  تازه دل نازک متوهمان به مردان و زنان بزرگ مذهبی و سیاسی تاریخ را نمی شکنی , از قدیم گفتند دل شکستن هنر نمی باشد تا توانی دلی بدست آور , تازه بعدشم میری گیر می دی به بزرگترین متفکر مارکسیست معاصر  , خوب ابله جان برو گیر بده به کوچکترین متفکر مارکسیست معاصر تا به کسی هم بر نخوره , از قدیم گفتند بازی بازی با دم شیر هم بازی !
تازه از اون بدتر می ری سراغ بزرگترین مرجع تقلید شیعیان جهان و یک سری سئوالات فقهی می پرسی , خوب حالا که چی ? 
از اون طرف هم می ری به باید و نباید های طنز فرهنگی ما گیر می دی , تازه از اون بدتر به مقام های امنیتی و نظامی هم گیر می دی و سئوالات ناجوری می پرسی !آخر و عاقبتت به خیر, از ما گفتن , وقتی مردی خاکسترت را به باد هوا هم نخواهند سپرد بلکه خاکسترت را می ریزند تو چاه مستراح یک سیفونم می کشند تا لااقل خیال خودت راحت شود و باد را نیز آلوده نکنی


 توصیه های بزرگترین طنز نویس احمق قرن به خودش 17.06.2011

تدارک تظاهرات در دفاع از مبارزات مردم سوریه در مقابل سفارت خانه های رژیم بشار اسد

سرکوب گسترده و وحشیانه مردم توسط رژیم بشار اسد موجب شده است که بر خشم مردم افزوده شود و باورشان به خود، آنها را تا پیروزی در خیابان نگه خواهد داشت.حضور گسترده مردم سوریه , رژیم بشار اسد را سردرگم کرده است و مشاورین و متخصصین سرکوبگر سپاه پاسداران نیز نه تنها نتوانسته اند کمکی به رژیم بشار اسد بنمایند بلکه اوضاع سیاسی سوریه را برای بشار اسد وخیم تر کردند و با عدم شناخت خودشان از روحیات و روانشناسی مردم سوریه و عدم جامعه شناختی مردم سوریه , تصور کردند ظاهرا با کنترل اوضاع به طور موقت در ایران ( که آتش زیر خاکستر است) , حال می توانند نسخه غیر انسانی سرکوب یکسانی را برای مردم سوریه نیز بپیچند. قطعا شکست دولت سوریه شکست نهاد های امنیتی ایران نیز محسوب خواهد شد و به نفع جنبش مبارزاتی مردم ایران خواهد بود. مبارزات مردم سوریه برای مردم ایران آموزه های مهمی به همراه خواهد داشت و روحیه مردم ایران با پیروزی نهایی مردم سوریه افزایش خواهد یافت و به همان نسبت مراکز امنیتی رژیم تضعیف خواهند شد. تداوم مبارزه و افزایش حضور مردم در خیابانها عواملی هستند که نزدیکی پیروزی مردم سوریه را نوید می دهد. بنابراین می توانیم با شعارهایی مثل : 
مرگ بر دیکتاتور , چه سوریه , چه ایران 
بشار اسد جنایت می کند, خامنه ای حمایت می کند
مبارک , بن علی , نوبت سید علی
بن علی ,مبارک , نوبت بشار اسد
و...... تظاهراتهایی را در مقابل سفارتخانه های سوریه سازماندهی کنیم تا مردم سوریه بدانند که از مبارزات آنها حمایت می کنیم و کشتار مردم سوریه توسط سپاه پاسداران را محکوم می کنیم.

نظام جلالی

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

گزارشی طنز از هفته منصور حکمت (ع) در کلن


روز شنبه 11.06.2011 طنز نویس ما خرش را گم کرده بود و همچون ملا نصرالدین به دنبال خرش بود.خسته و کوفته و نا امید اطلاعیه ای دید با مضمون هفته منصور حکمت , بزرگترین متفکرمارکسیست معاصر  که ناگهان آنچنان ذوق زده شد که خرش را فراموش کرد چراکه در طول عمرش فقط ذکر و فکرش خودش بود و خرش و تصور می کرد که بین انسانها بزرگترین متفکروجود ندارد و حتی خودش را بزرگتر از خرش نمی دانست و از آنجائی که اساس سوسیالیسم منصور حکمت انسان است با مفاهیم جدیدی در مفهوم انسانیت می توان آشنا شد پس اگر منصور حکمت بزرگترین متفکر است پس بقیه انسانها کوچکترینند. طنز نویس ما به فکر فرو رفت پس آیا ملانصرالین نیز بزرگترین طنز نویس بوده است پس من می شوم ملانصرالدینیست طنز نویس کوچک و خر ملا برای خر من می شود بزرگترین خر دنیا , پس خر من می شود "خریسم ", ساعت 6 از پله ها رفتم بالا که دیدم حکمتیستها ی از مارکسیسم عبور کرده در سالن مشغول آماده کردن سالن هستند  و برنامه ساعت 7 شروع شد.خودکار و قلم را آماده کردم تا به دقت صحبتها را یاد داشت کنم و به خرم درس انسانیت معاصر را یاد دهم و امیدوار بودم بعد از این جلسه به جای ملانصرالدینیست  به حکمتیست تبدیل شوم چراکه عاقبت حکمتیست بودن کسب قدرت سیاسی است ولی عاقبت طنزنویسی سیاسی زبان سرخ دهد سر سبز را بر باد. به جای اینکه یک عمر من به دنبال خرم و خرم به دنبال من باشد هر دو می رویم در یک بزرگترین حزب جهان و هم من از دربدری راحت می شوم و لا اقل می شوم آبدارچی بزرگترین حزب جهانی و خرم هم با آمدن در حزب و کار حزبی به یک جایگاهی و پستی می رسد و لا اقل یک علوفه حسابی گیرش خواهد آمد و جایگاهی را در تاریخ به خود اختصاص خواهد داد.

مجری برنامه اینچنین گفت :
"هفته منصور حکمت فرصتی است تا از این انسان بزرگ و  بزرگترین متفکرقرن یادی کرده باشیم. هر عنصر کمونیستی باید بتواند آثار منصور حکمت را تبلیغ کند تا بتوانیم این انسان بزرگ را به جامعه معرفی کنیم." 
پس از سخنرانی 3 نفر از بزرگترین منصور حکمت شناسان قرن معاصر, جلسه بدون پرسش و پاسخ به پایان رسید.
بعد از این برنامه پر بار که بسیار آموختم و به نتایج بزرگی رسیدم از جمله اینکه این بزرگترین انسان اگر زمان مارکس بود قطعا مارکس خود را شاگرد کوچک او می دانست و اگر محمد , عیسی و موسی بعد از او آمده بودند الان ما اسلام حکمتیستی , مسیحیت حکمتیستی و یهودیت حکمتیستی داشتیم. اگر استالین بعد از حکمت بدنیا آماده بود آن موقع استالین خود را حکمتیست می دانست و نه مارکسیست. 
منصور حکمت انسانی بزرگ و والا مقام, انسانی برتر و دانشمندترین دانشمندان در هر قرنی محسوب می شود.انسانی بزرگ و دانشمندی فرهیخته که تا کنون تاریخ بشری به خود ندیده است و نخواهد دید. با مرگ منصور حکمت ضربه جبران ناپذیری به کل مارکسیتهای سابق جهان که اکنون خود را حکمتیست می دانند, وارد گردید و علت شکست مارکسیستهای جهان در قرن معاصر, مرگ نابهنگام رفیق کبیر منصور حکمت بود.منصور حکمت آنچنان مارکسیست بزرگی بود که تمامی کتابهای او به تمامی زبانهای دنیا ترجمه شده است و در تمامی دانشگاه های جهان به جای کتب مارکس از کتابهای منصور حکمت برای تدریس مارکسیسم استفاده می شود.از آنجائی که منصور حکمت پس از مارکس ظهور کرده است و کامل کننده اوست بنابراین نیازی به خواندن کتابهای مارکس نیست.منصور حکمت آنچنان انسان بزرگی بود , آنچنان تحلیلگر سیاسی بزرگی بود که می توان برای تحلیل مسائل سیاسی مبارزاتی روز در هر قرنی به کتابهای او مراجعه کرد. برای چگونگی شیوه مبارزه در هر قرنی می توان کتابهای او را خواند.منصور حکمت تمامی مبارزات کنونی در خاورمیانه , اسپانیا, یونان و... را پیش بینی کرده بود.منصور حکمت کاشف بزرگ تئوری سیاه و سفید بود و زمانی آن را کشف کرد که با خودکار سیاه در حال نوشتن بر روی کاغذی سفید بود.



نوشته : بزرگترین طنز نویس احمق قرن

۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

نکاتی در مورد نوشتۀ خانم احمدی خراسانی



مژده نورزاد
يكشنبه 5 ژوئن 2011

مطلب مانکن های ایرانی ، برقع پوشان اسلامی خانم احمدی خراسانی را خواندم.چند نکته توجهم را جلب کرد. مایلم در بارۀ آن چند خطی بنویسم.
در کشور آلمان، اتریش ، بخشهائی از سویس و فرانسه قانونی [1] وجود دارد که صورت افراد نباید به عنوان مثال در تظاهرات طوری پوشیده باشد که تشخیص هویت آنها ممکن نشود. برقع در فرانسه ممنوع شد، چون زنانی که با برقع رانندگی می کنند، باهواپیما مسافرت می کنند، در مهد کودک یا کودکستان به دنبال فرزندشان می روند، قابل شناسائی نیستند و به این ترتیب حقوق اجتماعی را تهدید می کنند. این قانون برای همه هست، اگر قانونی غیر عادلانه است باید به طور کلی برای همه لغو شود، حق ویژه نباید برای هیچ فردی وجود داشته باشد.اگر مشکلی داریم، باید با کل این قانون مخالفت کنیم. در ضمن این نکته را نباید فراموش کنیم که حتی مسلمانان سفت وسخت هم موافق برقع نیستند. برقع در زمان حکومت طالبان در افغانستان اجباری شد و به بی هویتی و بی حقوقی کامل زنان انجامید.
در مطلب خانم احمدی خراسانی به گونه ای به بیانیه کمپین مقابله با حجاب برخورد شده که انگار ما زنان این گروه کاری با مسلسل و چوب و چماق مانند سربازان رضا شاه دیکتاتور به دنبال زنان چادری و با حجاب هستیم و به زور خواهان کشف حجاب شان می باشیم. خانم احمدی خراسانی ید طولائی در حذف کردن دارند، یک کلمۀ مقابله را می نویسند و تمامی بیانیه را ندیده می گیرند، همانطوری که ایشان کل جنبش زنان در سی سال گذشته در خارج از ایران را از تاریخ حذف می کنند و در نوشته هایشان تنها از جنبش 15 سالۀ زنان سخن می رانند. این هم شیوه ای است. در بند بند بیانیه کمپین مقابله با حجاب صحبت از خواست مقاومت فمینیست ها، انسان های آزادی خواه و مدافع حقوق بشر، معلمان، مربیان تعلیم وتربیت، مددکاران اجتماعی، نویسندگان، هنرمندان وخبرنگاران در مقابل تحمیل حجاب به کودکان و زنان مطرح است نه متد کشف حجاب رضاشاهی. در بند آخربیانیه از سیاستمداران، فعالین احزاب سیاسی و نمایندگان پارلمان ها خواسته می شود به مقابله با گسترش و تشویق حجاب برای زنان و کودکان ( کمک مالی از طرف اتحادیه های مسلمانان به پدران برای تحمیل حجاب به کودکان) و تلاش برای جدائی مذهب از دولت و رعایت این اصل دمکراتیک در مدارس بپردازند. طرح جدائی مذهب از دولت و آموزش و پرورش اصل پایه ای یک جامعۀ سکولار است که خانم احمدی خراسانی نباید مخالفتی با آن داشته باشند. در این بیانیه تأکید ما بر کار ترویجی و روشنگرانه است و نه تخاصم با انسان های دیگر. در معرفی کتاب و پالتاک هایمان هم همواره به این نکته اشاره کردیم.
همانطوری که عده ای مانند خانم رهنورد، همگرای خانم احمدی خراسانی به حجاب اعتقاد دارند و به گفته خودشان حجاب را اصل صریح قرآن می دانند و در جامعه به ترویج آن خواهند پرداخت، من ودوستانم در گروه کاری مقابله با حجاب، حجاب را ابزاری پدر/ مردسالارانه برای کنترل رفتار جنسی زن و اصولن برای کنترل شخصیت زن و به عنوان نماد تحکیم قدرت مرد برزن و به عنوان نشان دهندۀ زن به عنوان ابژۀ جنسی که باید از چشم نامحرم محفوظ بماند می دانیم. حجاب و کنترل سکسوالیته حوزۀ اقتدار مردسالاری بوده وهست. این نظر ماست. سؤال من از خانم احمدی خراسانی این است که چگونه نظر خانم رهنورد و امثال او باعث دوقطبی شدن جامعه نمیشود با وجود اینکه این همه زن در ایران مخالف حجاب هستند از مسلمانش گرفته تا مسیحی و کلیمی وارمنی وآتئیست و...ولی نظر کمپین مقابله با حجاب باعث دوقطبی شدن جامعه می شود، چیزی که خانم احمدی خراسانی در نوشته خودشان مدعی می شوند.
از کی تا به حال مطرح کردن نظرات و کار ترویجی و روشنگرانه در مورد آن نظر، کاری غیرمدنی و ایدئولوژیک است؟ خانم احمدی خراسانی با انگ ایدئولوژیک بودن حرکت کمپین مقابله با حجاب، حکم بعدی را هم در مورد ما صادر می کنند که ما با انتگره شدن جامعه برای نیل به سکولاریزاسیون در تضاد هستیم. از نظر من در جامعه برابر ، بی تبعیض، باعدالت اجتماعی، آزاد وسکولار آینده مذهب امر خصوصی و شخصی افراد جامعه است. جامعۀ سکولار آینده از آزادی تک تک افراد جامعه در اعتقاد و یا عدم اعتقاد به مذهب، دفاع بی قید وشرط می کند.
ما درهیچ نوشته و پالتاکمان به قول خانم احمدی خراسانی در دنیای مجازی و در هیچ سخنرانی و جلساتمان در دنیای غیر مجازی خواهان کشف حجاب زنان نشده ایم.ما خواست ممنوعیت حجاب کودکان در مدارس آلمان را مطرح کردیم، چون به نظر ما هیچ کودکی نمی تواند اختیاری حجاب را قبول کند. ما خواهان ممنوع شدن هرگونه نشانۀ مذهبی در کلاس های مدارس هستیم. وقتی کودکان به سن 18 سالگی رسیدند، خودشان می توانند مذهبی را بپذیرند یا رد کنند.
خانم احمدی خراسانی در بخشی از نوشته شان از شرمساری زنان انقلابی دیروز و فمینیست های امروز از یک دهه سکوت در برابر حجاب در دهه پیش از انقلاب نوشته اند. اگر فرض را براین بگذاریم که ادعایشان درست است، نظرشان در مورد زنانی که بعد از سه دهه، هنوز در مورد حجاب اجباری سکوت می کنند و هرگز رفع حجاب اجباری رابه عنوان مطالبه مطرح نمی کنند چیست؟ آیا این زنان نباید شرمگین تر باشند؟
با آرزوی بهروزی

در رابطه با نوشته خانم خراسانی / اکرم موسوی


خانم نوشین احمدی خراسانی در مقاله ای تحت عنوان «مانکن های ایرانی، برقع پوشان اسلامی» از جمله به گروه کاری مقابله با حجاب نیز پرداخته اند و خواهان گفتگویی به دور از شعار در مورد حجاب شده اند.
من ابتدا تصویری که ایشان از ما گروه کاری مقابله با حجاب داده اند را می آورم و به اینکه شعار بودن یک گفته یا نوشته با چه معیاری سنجیده می شود کاری ندارم. ایشان بخشی از فعالان جنبش زنان را کسانی تصویر کرده است که با احساس شرم از گذشتۀ سیاسی و اجتماعی خود با افراط و تعصب از آن طرف بام افتاده اند و با نفرین کردن، به تخاصم و مقابله با اساس یک نوع پوشش روی آورده اند. من فعلا به روانکاوی متقابل فمینیست های داخل کشور نمی پردازم و چند نکته مقدماتی را اشاره می کنم تا شاید اگر گفتگویی درگرفت زمینه هایی داشته باشد.
زنان فعال سیاسی و اجتماعی در زمان انقلاب اساسا در درون گفتمانهایی مردانه و در سازمانهای سیاسی مردانه به فعالیت مشغول بودند و اصولا چیزی به نام جنبش زنان به معنای امروزی آن وجود نداشت. پس جنبشی که هنوز متولد نشده بوده نمی تواند شرمگین آن زمان باشد. جنبش کنونی زنان ایران با همه ی گوناگونی اش با فاصله گرفتن از آن گذشته شکل گرفته است. قطعا این یا آن فرد خودش می تواند شرمگین یا سربلند باشد. بخشی از جنبش زنان خارج از ایران از جمله گروه کاری مقابله با حجاب، پوشش را فقط یک تیکه پارچه نمی بیند و در این رابطه قصدش روشنگری می باشد. برای نمونه می توان به پالتاکهایی که ما در این زمینه برگزار کردهایم رجوع کرد. سخنرانی پروین ثقفی در مورد ریشه ی تاریخی حجاب و رابطه اش با قدرت های حاکم و پدر- مردسالاری، بعنوان یک نمونه، و مقاله ی مژده نورزاد در رابطه با حجاب در اسلام، نمونه ای دیگر از کارهایی است که افراد این گروه انجام داده اند. از کارهای دیگر معرفی کتاب خانم سیران آتش است که او خود را یک زن مسلمان ولائیک می داند. ما هم بعنوان بخشی از جامعه مدنی ایران با سخنرانی ها و بحث و گفتگو به نقد این نمادهای قدرت پرداخته ایم که خانم خراسانی هم آنها را زن ستیزانه می داند و در این زمینه به روشنگری پرداخته. حالا من می پرسم کدامیک ازاین کارها غیرمدنی بوده یا از ابزارهای غیرمدنی استفاده شده؟ ایشان می گوید مسئله اش ماهیت پوشش نیست بلکه شیوه برخورد قدرت ها با آن است. اگر گفتگویی می خواهد شروع بشود تعیین مسئله هم جزیی ازآن است. برای من شخصا اصل حجاب مسئله است و در مورد آن به روشنگری و نقد می پردازم و نه فقط به شیوه ی برخورد دولت ها. البته امیدوارم به مرور و به ترتیب در مورد مقولاتی هم چون جامعه مدنی، ایدئولوژی، سیاست زدایی از جنبش زنان و بحث حجاب، هم گرایی و واگرایی، دوستان دیگر در این گروه کاری یا بیرون از آن وارد گفتگو شوند. برای اینکه گویا خانم خراسانی احکام و پیش فرضهای خود را در مورد این مقولات بعنوان بدیهیات تلقی کرده است. ایشان توجه نکرده است که اگر پوستۀ بیرونی بدیهیات ایشان را خراش دهیم، ایدئولوژیک بودن بسیاری از آنها به وضوح دیده خواهد شد. به امید اینکه بتوانیم بر مبحث مهم حجاب که یکی ازپایه ای ترین مباحث فمینیستی درکشورهای به اصطلاح اسلامی است، نوری بیافکنیم.
کلن 29.05.2011

بیانیه ی کمپین مقابله با حجاب



 

يكشنبه 17 آوريل 2011
تمام ترجمه هاى اين مقاله : [Deutsch] [فارسى]


فلسفه حجاب زنان و دليل وجودی آن چيست؟ چرا مردان موظف به حجاب نيستند؟
حجاب ابزاری پدر سالارانه برای کنترل رفتار و کردار جنسی زنان است. مرد سالاری، با به خدمت گرفتن سنت و مذهب، بدن زن را به تابویی سحرآمیز تبدیل میکند که تملک بر آن امتیازی برای مردان محسوب می شود. حجاب سمبل این اقتدارو ابزارعلنی تحقیرو سرکوب زنان است.
اسلامیست ها پاسداری از این خرافه را با سخت جانی تمام هنوز ادامه می دهند. دولت اسلامی در ایران در طول سه دهۀ گذشته حجاب را به زور قانون بر زنان تحمیل کرده است. پوشش اسلامی برای همۀ زنان و دختران صرف نظر از تعلقات دینی، مذهبی و ملی اجباری است.
مدارس ابتدایی دخترانه در ایران موظفند قواعد حجاب را به کودکان درنه سالگی طی یک مراسم دولتی به نام "جشن تکلیف" بیاموزند واز آن پس آن ها را کنترل کنند. اجبار به پوشش اسلامی فقط در حد اعلام قانون نيست. دولت با کنترل شدید پلیسی به آزار و تحقیر زنان و دخترانی می پردازد، که قواعد حجاب را رعایت نمی کنند. پلیس های زن و مرد ی که برای اجرای اين قانون استخدام شده اند موظف به کنترل زنان و دختران در محل های عمومی و حتی در گردهمایی های خصوصی و خانوادگی هستند. دستگاه پلیسی رژیم آرامش زنان را در همه جا مختل می کند.
دست ماموران باز است که به اختیار خود زنان و دختران به اصطلاح "بد حجاب" را دستگیر کرده و به زندان منتقل کنند. رقم رسمی دستگیری ها در سال گذشته ١١٣٠٠٠ اعلام شده است. دولت ایران این اقدامات ضد بشری را "طرح امنیت اجتماعی" نام گذاری کرده است. همزمان با سرکوب پلیسی زنان، حکومت مبارزه تبلیغاتی وسیعی به راه انداخته تا حجاب اسلامی را به مد روز تبدیل کند. مبالغ قابل توجهی در این زمینه سرمایه گذاری می شود. درعین حال با مغازه دارانی که لباس های غیر اسلامی می فروشند تا حدخلع جواز کسب مقابله می شود.
سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران مدعی بحث و مذاکره در بارۀ موضوعاتی چون تروریسم، پروندۀ هسته ای و... هستند اما هیچ گونه بحث و مذاکره ای در مورد حجاب زنان را نمی پذیرند. حتی زنان و کودکان دختر غیر ایرانی که به عنوان توریست برای مدتی محدود در ایران اقامت دارند، موظف به پوشیدن حجاب اسلامی هستند. در طول سی سال گذشته زنان ایران مبارزات گسترده ای را برای حقوق برابر با مردان به پیش برده اند. بسیاری از زنان در ایران این قوانین ارتجاعی را به طور روزمره با انتخاب پوششهای غیر اسلامی زیر سوال می کشند. مدافعان حقوق زنان اما بطور رسمی و علنی خواست آزادی پوشش را در دستور مطالبات خود قرار نمی دهند تا فعالان را از سرکوب رژیم حفظ کنند.
از نظر ما تحمیل حجاب به زنان و دختران ازجانب دولت اسلامیست ایران نوعی گروگان گیری و اسارت محسوب می شود.
اين موضوع که گروهی از زنان به دلايل مختلف، همکاری با رژيم يا اعتقاد به تابعيت از قانون مذهبی به توجيه حجاب می پردازند از ماهيت مردسالارانه آن نمی کاهد. بلکه بر اهميت و ضرورت مبارزه زنان آزادی خواه و برابری طلب در افشای حجاب و نتايج آن در انقياد زنان میافزايد.
فمینیست ها!
در افشا و مقابله با حجاب به عنوان سمبل آپارتاید جنسی همراه ما باشيد! اسلامیست ها از حجاب بعنوان ابزار و پرچم ایدئولوژی شان استفاده می کنند. قانون شرع حجاب زنان را امری اعتقادی و الهی محسوب می کند. حال آنکه تاریخ حجاب به قدمت حاکمیت پدرسالاری و دست کم ٣٠٠٠ سال قدیمی تراز اسلام است. درپيشبرد مبارزه علیه قوانین پدرسالاری، برای جدایی مذهب از دولت و برای آزادی زنان در کنار ما باشيد.
انسان های آزادیخواه و سازمان های مدافع حقوق بشر!
اگر حقوق زنان و کودکان حقوق بشر است و اگر حقوق بشر برای همه انسان ها و هريک از آنها اعتبار دارد، در مقابل تحمیل حجاب به زنان و کودکان ایستادگی کنید. تک تک زنان و کودکانی که هر روزه موی سر شان را میپوشانند، به اقتدار و ارجحیت بخشی از انسان ها به بخش دیگر قوت می بخشند. با این بی حقوقی روزمره مقابله کنید.
معلمین، مربیان تعلیم و تربیت، مددکاران اجتماعی!
زنان و مردان و کودکان را با ریشههای تاریخی و کارکرد ضد زن حجاب آشنا کنید. برای پیشبرد این کار می توانید از ما کمک بگیرید. در مقابل والدینی که حجاب و سایر قوانین اسلامی را بر کودکان تحمیل میکنند راه تسليم را در پيش نگيريد. برای پيش برد آموزش رها از همه تعليمات زن ستيز که مذهب و سنت را به خدمت می گيرد تلاش کنید.
نویسندگان، هنرمندان، خبرنگاران!
نمی توان حجاب را به بهانه فرهنگی مقدس و بنا براين غير قابل تغيير توجيه کرد. فرهنگ فرآورده انسان هاست و ابزارسازی از مذاهب هم به دست آدميان صورت می گيرد. افشای حجاب و مقابله با تحمیل قوانین سرکوبگرانۀ حجاب به زنان و کودکان در دست شما هم هست. در برابر فشار سیاسی و روانی اسلامیست ها ایستادگی کنید. به سانسور تن ندهید. نارضایتی و اعتراضات زنان و کودکان را در مقابله با حجاب در افکار عمومی انعکاس بخشید.
سیاستمداران و فعالین احزاب سیاسی، نمایندگان پارلمان ها!
- با گسترش و تشويق حجاب برای زنان و کودکان مقابله کنید.
- برای جدایی مذهب از دولت و رعايت اين اصل دمکراتيک در مدارس و نهاد های تعلیم و تربیت تلاش کنید.
- بخواهيد که مذاکره و ارتباط با دولت های مذهبی مثل دولت ایران مشروط به رعایت حقوق زنان و کودکان گردد.
- رعایت بی چون و چرای قوانین بین المللی در آزادی پوشش را خواستار شوید.
- به سیاست دولت هایی که رعایت حقوق جهانروای بشری را مشروط به اجرای قانون اسلام می کنند، اعتراض کنید.

به ما کمک کنید که با حجاب به عنوان یکی از مظاهر تبعيض جنسيتی و نفی آزادی زنان و حقوق بشر مبارزه کنیم.

شبکه همبستگی با مبارزات زنان ایران 

گروه کاری مقابله با حجاب

٢٠٠٩/٠٤/٢٧

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

راههای مقابله با شوکر برقی چیست?



شوکر های برقی مدلها ی گوناگونی دارد.

1- ممکن است با پوشیدن بادگیر پلاستیکی زیر یک لباس در صورتی که شوکر برقی از نوعی باشد که لباس بادگیر را پاره نکند شاید کار ساز باشد که البته باید امتحان کرد.

2-امکان دارد لباس چرمی نیز در صورتی که توسط شوک برقی پاره نشود و از آن عبور نکند در مقابل شوک برقی کار ساز باشد که البته باید امتحان کرد

3- به همرا داشتن شوک برقی برای دفاع شخصی و استفاده متقابل

4- نمی دانم در ایران از کدام مدل استفاده می کنند ولی یک مدل که در آمریکا و اروپا استفاده می کنند و به شکل کلت است 2 سر فلزی در بدن فرو می رود و شوک زیادی را ایجاد می کند و فکر نمی کنم راهی برای مقابله تا الان باشد ولی با این حال باید به زبانهای مختلف در اینترنت گشت اما شاید داشتن یک کوله پشتی که در آن وسایلی باشد که سرهای سوزنی شوکر نتواند از آن عبور کند مفید باشد چون معمولا از پشت سر وسط کمر را نشانه می گیرند و اگر دوست همراه ما سیم چین داسته باشد شاید بتواند سر سیم ها را قطع کند.

5- البته پاشیدن بنزین به کسی که شوکر برقی دارد نیز کار ساز خواهد بود و می توان بنزین و نوشابه گاز دار را قاطی کرد و به سمت مهاجم پاشید.



به هر حال امیدوارم دوستان راه های عملی ارائه بدهند چراکه هدف ار این نوشته صرفا باز کردن بحث و ارائه راه حل های عملی است
 

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

آغاز تظاهرات هر روزه تا سقوط رژیم با اتخاذ تاکتیک های مبارزاتی و شیوه های دفاعی

22 خرداد می تواند فرصتی  برای آغاز مبارزات به اشکال مختلف و تظاهرات هر روزه تا سقوط رژیم  باشد در صورتی که حضور مردم گسترده و فعالیتها متنوع بوده و تمامی شهرها و میادین شهری را در بر بگیرد تا رژیم نتواند براحتی آن را سرکوب کند.
از آنجائی که امکانات تبلیغی فراوانی در اختیار شورای هماهنگی راه‌سبز امید وجود دارد و مورد پشتیبانی رسانه های بزرگ و قدرتمند قرار دارد و فعالیت ها و اطلاعیه های آن ها در سطح وسیعی منتشر و منعکس می شود بنابراین توده های ناراضی و مخالف رژیم که فاقد رسانه های همه گیر و تاثیر گذار هستند می توانند در شرایط حاضر برای آغاز مبارزات , زمان آغازاعتراضات خود را با آنان هماهنگ کنند و از فرصت تبلیغاتی بدست آمده برای سازماندهی وسیع تظاهرات روزانه استفاده نمایند. طبیعتا هر کسی در خیابان با توجه به شرایط و اوضاع خود تصمیم می گیرد که چگونه و کجا حضور پیدا کند و شعار بدهد یا ندهد. هر فردی خود تصمیم می گیرد که چگونه مبارزه کند ولی قطعا وسعت میدان حضور مردم و گستردگی مبارزات و متنوع بودن شیوه های مبارزه با توجه به اصل غافلگیری و منحصر به فرد بودن و نوع آوری در مبارزه می تواند نتایج مثبت تری را به همراه داشته باشد.
با توجه به اینکه رژیم در مکانهای اعلام شده تظاهرات خود را متمرکز خواهد کرد بنابراین در نقاط دیگر شهرآسیب پذیرتر خواهد بود و می توان رژیم را سردرگم نموده و از تمرکز نیروهای سرکوبگر جلوگیری نمود.
آن چیزی که باعث می شود عوامل رژیم بی محابا اقدام به دستگیری افراد کنند اطمینان آنان به عدم خطر از جانب دستگیر شدگان است بنابراین باید ریسک دستگیری را برای سرکوبگران بالا برد.

چند نکته مهم:

 1- اگرمی خواهید جمعیت را هدایت و رهبری کنید  می بایست گروهی حضور پیدا کنید. یک نفر رهبری و هدایت را به عهده می گیرد و سایر دوستان مواظب ایشان باشند چون نیروهای امنیتی لباس شخصی درون جمعیت روی سر دسته های هدایتگر جمعیت متمرکز می شوند وسعی می کنند خود را به آن فرد نزدیک و با چاقو یا شوک برقی یا اسلحه آن فرد را از جمعیت جدا کنند و با خود ببرند بنابراین مراقب اطراف رهبر گروه به دقت باشید.
2- بعضی از لباس شخصی ها تلاش می کنند نقش انحرافی هدایت جمعیت را به عهده بگیرند و در نقش رهبر جمعیت ظاهر شوند تا بتوانند  به آن سمت و سو دلخواه دهند بنابراین در هر حالتی هوشیار باشید و به آن فکر کنید.
3- افراد لباس شخصی معمولا از لباس خاصی استفاده می کنند که زود برای نیروهای امنیتی قابل تشخیص باشد یعنی از مدل خاص و کمیاب لباس یا از لباس با رنگ های خاص استفاده می کنند یا یک وسیله مشخص همراه خود دارند که در درگیریها اشتباهی دستگیر یا مضروب نشوند و حتی گاهی لباس سبز یا عینک نیز استفاده می کنند و حتی صورت خود را می پوشانند که کمی شبیه به تظاهر کنندگان بشوند.
4- در تظاهرات سعی کنید به همه چیز دقت کنید و در ذهن خود بسپارید و حتی چهره های اطرافیان و حرکتهای آنها را تحت نظر داشته باشید چراکه نیروهای امنیتی رفتارهای عادی ندارند  و چون اهداف خاصی نیز دارند بنابراین رفتارهای آنها متفاوت خواهد بود.

5- مسیری را که قصد دارید در آن حضور پیدا کنید می بایست کاملا بشناسید و روز قبل یا چند ساعت قبل مجددا از آن محل عبور کنید و اگر نیروهای رژیم از قبل آنجا حضور داشته باشند متوجه آن خواهید شد و می توانید آنها را شناسایی و از آنها فیلمبرداری کنید.
6- هر خیابانی را که برای حضور خود انتخاب می کنید بهتر است که قبلا به دلیل حضور خود در آنجا فکر کرده و دلیل قانع کننده ای داشته باشید.
7- تا آنجا که ممکن است وسایل دفاعی خود را قبلا در مکانهایی که قرار است بروید جاسازی کرده باشید و سعی کنید همراه خود وسیله ای که باعث شود برایتان پرونده شود به همراه نداشته باشید.
8- حضور در خیابانهایی که محل خرید و بازار است معمولا می تواند مناسب باشد و در صورت لزوم بتوانید نمک , سرکه, پودر فلفل( برای پاشیدن در چشم برای فرار در صورت لزوم) نوشابه یا نوشیدنی های شیشه ای (که بتوان در صورت لزوم پرتاب کرد برای ایجاد ترس مخصوصا در دل موتور سواران و....) موز و استفاده از پوست آن یا روغن مایع خوراکی ( برای انداختن یا ریختن در مسیر سرکوبگران موتوری ) خرید میوه ها یا صیفی جات سفت مانند شلغم , ترب , کلم قمری , چغندر قند, سیب زمینی , پیاز, گلابی , سیب درختی و....( که بتوان به جای سنگ استفاده کرد و به سوی موتور سواران پرت کرد تا کنترل موتور خود را از دست بدهند)
9- به مکانهایی که دوربین دارد دقت کنید و سعی کنید مسیری را انتخاب کنید که فاقد دوربین باشد و همچنین مکانی باشد که تردد در آن طبیعی باشد. 
10- حضور در خیابانهایی که مسیر تظاهرات نیست ولی پر جمعیت است می تواند تبدیل به محل تظاهرات شود و این مکانها با توجه به اینکه رژیم انتظار آن را ندارد مناسبتر خواهد بود
11- با توجه به اینکه غافلگیر کردن و بر هم زدن نظم و تدارکات نیروهای سرکوبگر با اهمیت است بنابراین شرکت در مسیر ها ی دیگر و قبل از ساعات اعلام شده بسیار مفید خواهد بود.
12- به جای شعارهای همیشگی بر بالای پشت بام ها قبل از آغاز تظاهرات ها می توان خبر رسانی کرد مانند: فردا, خیابان , مرگ بر دیکتاتور
13- یکی از مسائلی که باعث می شود خطر دستگیری ها کمتر شود ایجاد ترس در مزدوران و عوامل رژیم است. باید ریسک دستگیری افراد را برای عوامل رژیم بالا ببریم. تا زمانی که نیروهای مزدور رژیم از بی دفاع بودن مردم مطلع هستند با اطمینان و بدون ترس اقدام به حمله  و دستگیری مردم می کنند.
همان اندازه که در سطح گسترده بحث آمادگی و مقابله با نیروهای سرکوب طرح شود حتی اگر کمتر کسی این آمادگی دفاع شخصی را داشته باشد ولی باز باعث می شود که به راحتی جرعت نکنند عده زیادی را دستگیر کنند و بدانند که می تواند هر دستگیری برای خودشان هزینه داشته باشد.
14- به هر وسیله ای که می توانیم باید ایجاد سروصدا کنیم و شهر را از حالت سکوت خارج کنیم تا در دل نیروی رژیم ایجاد ترس شود و موجبات سردرگمی آنها را فراهم کنیم و به این وسیله نیز می توان مردم شهر را از تظاهرات و گستردگی آن مطلع کرد.


15- سعی کنیم که در گروه های چند نفره بیرون برویم تا بتوانیم مراقب یکدیگر باشیم تا اگر یکی از ما را خطر دستگیری تهدید می کرد بتوانیم آزاد کنیم و هم اینکه عوامل رژیم بدانند تعرض به یک نفر امکان تعرض به خودشان را بالا می برد.


16- به همراه داشتن سیگار و فندک , گذاشتن پودر فلفل در ظرف های مختلف و مکانهای گوناگون, گذاشتن بنزین یا گازوئیل در ظرف های متفاوت و مکانهای مختلف ,گذاشتن کپسول های  آتش نشانی سایز کوچک مخصوص خودرو در محل های مناسب و گوناگون و گذاشتن  هر گونه وسیله دفاعی دیگر در مکانهای مختلف


17- گذاشتن تله برای عوامل رژیم و کشاندن آنها به محل های مورد نظر تا بتوانیم فرصت گریز از دستان آنها را پیدا کنیم.

18- فیلم برداری و شناسائی عوامل رژیم مثل حرکتهای گذشته تا اینکه در بین مردم شناخته شوند که نتوانند  به شکل پنهانی در خدمت دستگاه های امنیتی و سرکوبگر باشند.


19- در مکان اصلی تظاهرات  که توسط خود شما انتخاب می شود می بایست شناخت کامل به محل داشته باشید یا کسانی از جمع شما محل را کاملا بشناسد. بنابراین خود شما باید دقیقا بدانید که مسیر رفت و برگشت  چگونه خواهد بود.


20- فراموش نکنیم که در هنگام دستگیری حتی اگر فقط دستان شما فلفلی باشد با مالیدن به چشمان نیروهای سرکوب می توانید از دستان آنها بگریزید. حتی داشتن زیور آلات تیز می تواند در صورت لزوم موجبات رهائی را فراهم کند. داشتن شال محکم یا کمربند با سری مناسب می تواند برای رهائی در شرایط خاص ما را یاری کند.


21- نوع لباس  , کفش و حتی کوتاهی یا بلندی مو در رهائی ما یا دستگیری راحتر ما می تواند موثر باشد.


22- خود شما باید ابتکاراتی را بکار ببرید که نوین ,جدید و غافلگیر کننده باشد بنابراین هدف از این نوشته بیشتر همان ایجاد ترس و بالا بردن هزینه دستگیری آزادیخواهان , برای سرکوبگران است .


23- تا آنجا که امکان دارد سعی کنید در شرایط درگیری صورت خود را بپوشانیم.


24- در صورت امکان مسیر هائی را انتخاب کنیم که دوربین ندارد یا اگر می توانید به شکلی آنها را از کار بیندازیم.


25- نیروهای موتوری سرکوبگر باید بدانند که از این پس آنها به راحتی نمی توانند به مردم یورش ببرند و هزینه آن را نپردازند.

26- نیروهای سرکوبگر باید بدانند که از این به بعد  احتمال دارد توسط بخشی از نیروهای امنیتی کشته شوید تا که حاکمیت آن را به گردن مردم بیندازد بنابراین مواظب باشید که توسط بخش امنیتی خود رژیم کشته نشوید که رژیم شدیدا به شهید واقعی نیاز دارد که بسیجی یا پاسدار یا نیروی انتظامی واقعی باشد که بر مزارش بتوانند اشک تمساح بریزند. بنابراین بیشتر از آنکه به فکر حمله به مردم باشید باید مراقب باشید که توسط خود رژیم قربانی نشوید.



راه های مقابله با شلیک گلوله های رنگی (پينت بال) نیروهای سرکوبگر به مردم :

از این گلوله ها ی رنگی برای نشانه گذاری معترضین استفاده می شود که هم ایجاد ترس کنند بین مردم و هم بتوانند در فرصت مناسب آنها را شناسائی و دستگیر کنند.

در صورت اصابت به لباس باید بتوانید لباس خود را عوض کنید بنابر این طوری لباس بپوشید که در چنین شرایطی لباس رنگی شده را بتوانید در بیاورید.
مواد این گوی های پلاستیکی به سادگی با دستمال پاک میشود. بنابراین توصیه میکنم حتما یک دستمال پارچه ای با اندازه متوسط با خود به همراه داشته باشیم.  مهم است که از اطرافیان سوال کنیم آیا لباس یا موهای ما رنگی شده است یا خیر. گاهی بدون اینکه متوجه شویم مورد اصابت این گوی ها قرار گرفته ایم. بنابراین بهتر است تنها بیرون نرویم. 
مطلب دیگر آنکه در بسیاری از موارد می توان از شیوه های خود آنان بر علیه خودشان استفاده کرد. می توان با پرتاب تخم مرغ رنگی آنها را نشانه کرد تا سر فرصت بتوان از آنها عکس و فیلم تهیه کرد برای  شناسائی کردن یا هر اقدام دیگری که لازم بود 
یا اینکه درون تخم مرغ ها می توان روغن سیاه , گیریس , بنزین , نفت , گازوئیل, لجن , چسب مایع و.... پر کرد و آنها را به موتور سواران و نیروهای سرکوبگر پرتاب کنید. البته باید هر کسی خودش فکر کند و شیوه های جدیدی را پیدا کند و یا قبلا وسایل مورد نیاز خود را در جاهائی جا سازی کند و به نحوه حمل آنها فکر کند.
مطمئنا نیروهای سرکوبی که تمام بدنشان بوی نفت و بنزین و گازوئیل بدهد نمی توانند دیگر در خیابان بمانند و در چنین روز هائی که آتش در خیابان وجود دارد (برای مقابله با گاز اشک آور) برایشان خطرناک خواهد بود و سر درد هم خواهند گرفت پس مجبور به ترک خیابان خواهند شد و موتور سواران نیز با برخورد چنین تخم مرغ هائی به صورتشان تعادل خود را از دست خواهند داد .
به هر حال استفاده از شیوه های جدید باعث غافلگیری نیروهای سرکوبگر خواهد شد.


در پایان تاکید می کنم این مطلب برای کسانی است که تصمیم خود را گرفته اند که در تظاهرات شرکت کنند چراکه شرکت یا عدم شرکت یک تصمیم فردی است و من در این زمینه به کسی نمی گویم که چه باید بکند.
 
نظام جلالی 08.06.2011

۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

شرکت تنها 21 درصد در انتخابات پرتقال نشانی از پوچ بودن دموکراسی پارلمانی دولتها است

امروز یکشنبه  در پرتغال انتخابات پارلمانی زودهنگام برگذارشد اما از میان 9 میلیون و 600 هزار واجد شرایط تنها 21 درصد به پای صندوق های رای رفته اند که در واقع نمایندگان پارلمان تنها با رای 21 درصد مردم و با تصویب قوانین نمایندگان اقلیت بر 79 درصدی هم که در این انتخابات تشریفاتی و نمایشی شرکت نکرده اند حکومت خواهند کرد.
رقبای اصلی این انتخابات ازعزم خود برای اجرای سیاست ریاضت اقتصادی، کاهش هزینه ها و افزایش مالیات ها خبر داده اند. از آنجائی که پرتغالی ها  می دانند سالهای سختی از نظر اقتصادی پیش رو خواهند داشت و تفاوتی نمی کند که کدام حزب رای بیشتری بیاورد بنابراین اعتنایی به این انتخابات نمایشی از خود نشان نداده اند.
در این انتخابات، رقابتی تنگاتنگ میان حزب حاکم سوسیالیست با حزب سوسیال دموکرات وجود داشت.
سیاستهای صرفه جویانه اقتصادی و دریافت وام 78 میلیارد دلاری سقوط دولت حاکم سوسیالیست را در بر داشته است.
مردم پرتغال  با بالاترین نرخ بیکاری در سه دهه اخیر خود مواجه بوده‌اند . تا کنون  اعتراض و اعتصابات زیادی در پرتغال علیه سیاست‌های اقتصادی دولت برگزار شده است  که  با روی کار آمدن دولت جدید این اعتراض‌ها ادامه خواهد داشت واینگونه انتخابات نمایشی نیز نشان داد که دموکراسی غیر مستقیم بورژوازی صرفا ابزاری است برای حکومت کردن سیاستمداران و حکومت مردم بر مردم دولتها دروغی بیش نیست و حاکمیت غیر مستقیم اکثریت مردم در دموکراسی پارلمانی بی معنا است.

نظام جلالی 05.06.2011